الهی هزار سال زنده باشی
خسته نبینمت عزیز. از راه رسیده ای، سلانه سلانه پیش می روی، خیلی وقت ها هم می ایستی و نفس تازه می کنی. چقدر حسرت روزهایی را می خوری که تازه نفس بودی و جوان. حساب می کنی می بینی خیلی از آن زمان گذشته است 40 سال یا 50 شاید هم بیشتر. با این همه باز هم خدا را شاکری که محتاج نیستی و می توانی هر چند وقت یک بار خودت بیایی مشهد، زیارت.
زیاد اهل رفت و آمد نیستی، گشت و گذار هم. به قول خودت پیری است و گوشه گیری. اما مشهد با همه جای دنیا فرق می کند؛ برای تو مثل خانه ات می ماند، راحت و بی دغدغه.
از آزروهایت که می پرسم می خندی و می گویی: به ما این حرف ها نیامده، آفتاب لب بامیم، امروز هستیم و فردا نه. اما همیشه هراس یک چیز را داشته ای و برایش دعا کرده ای؛ اینکه هیچ وقت محتاج خلق نشوی.
نه گلایه ای از روزگار داری و نه شکوه ای از زندگی. خیالت راحت است،بچه ها سر و سامان گرفته اند، تو هم در حقشان کوتاهی نکرده ای... .
هر بار که می شود فکر می کنی آخرین بار است که می آیی زیارت و می آیی زیارت و می توانی گنبد و گلدسته اش را ببینی. برای همین سیر تماشا می کنی.
حالا هم فرصتی نداری، غروب نشده باید برگردی شهرستان. می گویی اسفراین دیدنی است و برای رفتن دعوتمان می کنی... .
دوباره به راه می زنی، سلانه سلانه پیش می روی، گاهی هم می ایستی و نفس تازه می کنی و من دعا می کنم هزار سال زنده باشی.
- ۸۷/۰۷/۰۳
و این بار کبـــــــــــــــــــوتـــــــــــــــر رضـــــــــــــــــوی !!!
بهتون تبریک می گم ! این وبلاگ هم مثله وبلاگه قبلیت قشنگ و دلنشین و خوندنی و دوست داشتنیه و به قوله گــــــــــــلی خــــــــــــــــــــوشـــــــــــــــمزه!!!
امیروارم امام رضا همیشه یار و یاورت باشه!!!