واقعاً چرا ؟!
اگر اسلام دینی فطری و قوانین آن با فطرت انسانی سازگار است، پس علت اعراض برخی از مردم –به خصوص قشرهای تحصیلکرده- از دین و مذهب چیست؟
یکی از چیزهایی که موجب اعراض و تنفر مردم از خدا و دین و همه ی معنویات می شود، آلوده بودن محیط و غرق شدن افراد در شهوت و هواپرستی است. محیط آلوده، همواره موجبات تحریک شهوات، تن پروری و حیوان صفتی را فراهم می کند. بدیهی است که غرق شدن در شهوات پست حیوانی، با هرگونه احساس تعالی –اعم از تعالی مذهبی، اخلاقی، علمی یا هنری- منافات دارد؛ همه ی آنها را می میراند. آدم شهوت پرست نه تنها نمی تواند احساسات عالی مذهبی را در خود بپروراند؛ احساس عزت، شرافت و سیادت را نیز از دست می دهد. آن که اسیر شهوات است،جاذبه های معنوی –اعم از دینی، اخلاقی، علمی و هنری- کم تر در او تأثیر دارد. در زبان دین، این مطلب این طور بیان شده که وقتی دل ها را کدورت و تیرگی و قساوت می گیرد، نور ایمان در دل ها راه نمی یابد:
[انَّ الله لایهدی القومَ الفاسقینَ] (منافقون:6)
به هر حال، غرق شدن در شهوات حیوانی، عاملی است برای این که تعالی دین در وجود بشر، ضعیف و احیاناً منفور گردد.
یکی دیگر از موجبات اعراض و روگرداندن از دین، جنگ و ستیزی است که برخی از داعیان و مبلغان دینی بی خرد میان دین و سایر غرایز فطری و طبیعی بشر ایجاد می کنند و دین را به جای این که مصلح و تعدیل کننده ی غرایز دیگر معرفی کنند، آن را ضد و منافی و دشمن سایر فطریات بشر معرفی می کنند.
بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ برمیخیزند. شعارشان این است:
"اگر می خواهی دین داشته باشی، پشت پا بزن به همه چیز، گرد مال و ثروت نگرد، ترک حیثیت و مقام کن، زن و فرزند را رها کن، از علم بگریز که حجاب اکبر است و مایه ی گمراهی است، شاد مباش و شادی نکن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و ... ." !!!
بنابراین، اگر کسی بخواهد به غریزه ی دینی خود پاسخ مثبت دهد، باید با همه چیز در حال جنگ باشد. در این حال مسلماً و قطعاً مردم به دین بدبین خواهند شد.
دین مقدس اسلام، یک دین ناشناخته است. حقایق این دین، به تدریج در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسی گریز گروهی از مردم، تعلیمات غلطی است که به نام دین داده می شود. این دین مقدس، در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر، از ناحیه ی برخی از کسانی که مدعی حمایت از آن هستند، ضربه و صدمه می بیند.
مسلماً علت انکار و اعراض بسیاری از افراد تحصیلکرده، این است که مفاهیم مذهبی و دینی، به طرز صحیحی به آن ها تعلیم نشده است. در واقع، آن چیزی که آن ها انکار می کنند، مفهوم واقعی خدا و دین نیست؛ چیز دیگری است.
پ.ن: زمانی که بنده ای مرا می خواند چنان به حرف هایش گوش می دهم که انگار هیچ بنده ای غیر او ندارم...
از شما دوستان عزیز می خوام که دعا کنین برای همه ی گرفتار ها... برای این دوست گمناممون(که پست قبلی از ایشون بود) دعا بفرمایید که انشا الله مشکلشون هر چه زود تر حل بشه... التماس دعا
- ۸۸/۰۶/۰۷
داریوش هستم و از اینکه به بلاگ شما برخوردم خوشحال هستم
چند مطلب از بلاگ تان را خواندم خوب بودند تکراری نبودند یا حداقل برای من تکراری نبود
به امید موفقیت های هرچی بیشتر شما دوست عزیز
داریوش خراسانی