یا شافع امتی
جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۲۴ ب.ظ
یکجورِ خاصی دوستش میداشت. به سینه میفشردَش، میبوییدَش،
میبوسیدَش. مینشاندش روی شانه و به همه اعلام میکرد چقدر برایش
عزیز است. اسمش را هم خودش انتخاب کرده بود؛ به پیشنهادِ خدا و وساطتِ
جبرییل. حسین، عربیِ شبیر بود؛ اسمِ پسرِ دوم هارون. آخر علی برایش به
هارون میمانست برای موسی.. این حرفِ عجیبش را همه شنیده بودند:
«حسین از من است و من از حسینم»
حالا بعد سالها همه می فهمند راست گفته، او هم از حسین بود