با خبر باش که دنیای منی ...
دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۵ ق.ظ
آقای خوبی های زمان ما؛
هر روز که به آمدنت نزدیکتر می شویم ، شعله های امید بیشتر در دلمان زبانه می کشد
دل است دیگر ؛ کاریش نمی شود کرد!
وقتی در این شلوغی خرداد به نبودنت که نه، به بودنت فکر می کنم
فکر می کنم که تو هستی و من هنوز آن طور که سهراب می گفت: چشم هایم
را
نشسته ام، اضطرابی عجیب بر جانم می نشیند
باز فکر می کنم؛ این بار به وعده ی
دیدار...
آرام می شوم وقتی یادم می آید هستی همین حوالی ...
فقط می خواستم بگویم :
هوایمان را داشته باش
هوایمان را داشته باش
هوایمان را داشته باش