السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت از راه دل» ثبت شده است

 
خراسان مرا به خود می‌خواند 

مدتهاست!!!


مدت هــــــــــــــــــــــا . . . 

  • کبوتر سپید


امشب که پر از زمزمه احساسم        تا کرب و بلا رفته مست یاسم

سوگند به آب و به رباب و اصغر          من تشنه مَشک پاره عباسم


البته که اتفاقی نیستید در خاطرم،  وقتی مادرم می گوید "بیمه ابوالفضل فاطمه (س)" هستید

میان شورش این همه فکر، یادتان پرچم صلحی شد

حالا دلم حسابی پر کشیده بین الحرمین و زیارت ضریح و بارگاهتان "السلام علیک یا ساقی عطشان کربلا"


این عکس را مدام میبینم و یادم می آید همان روزهایی که چقدر همین جا ایستادم و برایم مکرر این سوال پیش می آمد که چرا سکوت اینجا بیشتر از باقی مکان هاست؟! بعد به خودم می گفتم : شاید چون علمدار کربلا مرد سکوت بود و موظف به اجرای امر مادر :


*کلام مادر که تمام می شود ناگهان برق غریبی در چشمهایش درخشید با جدیتی بی سابقه اما همراه با ملاطفت مرا از جا بلند کرد، مقابل خودش نشاند و گفت:

ببین!عباس من!

نسبت تو و فرزندان فاطمه نسبت برادر با برادر و خواهر نیست
همچنان که نسبت من باعلی نسبت زن و شوهر نیست
نمیدانم با  دست تضرع کدام دخیل بسته ای یا دعای نیمه شب کدام دلشکسته ای یا نفس اعجازگر کدام رسول کمر به کرامت بسته ای ، خدا لباس کنیزی این خاندان را برتنم پوشاند.
این لباس آنقدر بر تن من گشاد بود که من در آن گم میشدم اگر خدا دست مرا نمیگرفت.
این وصلت هزاران بار از سر من زیاد بود اگر خدا دست مرا از زمین بلند نمیکرد.
تو مبادا گمان کنی که ما همسان و همشأن این خانواده ی بی نظیریم.
اینها تافته ی جدا بافته ی عالمند اینها زمینی نیستند ،آسمانی اند ،خاکی نیستند افلاکی اند.
اینها جانشینان و کارگزاران خدا در زمین اند.
خدا به اهل زمین منت گذاشته که این دردانه های خودرا چند صباحی راهی زمین کرده است
آسمان و زمین و ماه و خورشید از صدقه ی سر اینها آفریده شده است
پدرت معلم مسیح بوده است و در گهواره ی نور ومنادای کلیم بوده است در کوه طور
مبادا پدر را به لفظ پدر صدا کنی!
مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی!
مبادا زینب و ام کلثوم را خواهر بخوانی!
آقای من ! و بانوی من!
این صمیمانه ترین خطاب تو باشد باسروران و موالی ات
مبادا از پشت سرشان قدمی فرا پیش گذاری!
مبادا پیش از آنها دست به غذاببری!

مبادا پیش از آنها صحبتی کنی!

مبادا پیش از آنها " آب" بنوشی!

                                        مبادا پیش از آنها " آب "بنوشی!


                                   * سقّای آب و ادب، سیّدمهدی شجاعی، عباس امّ البنین، صفحه 37


پ.ن : یادم هست در همان بازه زمانی چندین نفر را پیش از آنکه به خانه ابدی شان ببرند برای زیارت به این مکان مقدس می آوردند و من چقدر بهشان غبطه خوردم ....

پیش از ترک این سرای فانی، چه ضمانت کنندگانی راهی شان می کردند....

یا ساقی عطشان کربلا، یا قمر بنی هاشم اغثنی....

پ.ن2: اگر دلتان هوایی شد و شکست برایم و همه کسانی که التماس دعا گفتند دعا کنید که بسی محتاج به دعاییم


پایان نگارش مطلب : 3:00بامداد

  • کبوتر سپید


هر چند دلِ خوشی از رسانه ملّی مان  ندارم و لبریز از شکایتم امّا همین یک حرکت خوب

صدا و سیما به این می ارزد که یک  تشکر جانانه و خالصانه از  مسئولین شبکه مان از این

پنجره مجازی داشته باشم .  باید آفرین گفت به این ذوق...

وقتی در خلوت خودت غرق می شوی و در تنهایی ات هزار جور فکرهای رنگارنگ پیش

چشمانت رژه می رود؛ از آینده شغلی و تحصیلی ات گرفته تا امور مادی و عاطفی و هزار

جور درد و گرفتاری ،وقتی دلت  آنقدر تنگ هست که سرت را روی زانو هایت گذاشتی که

 بالاخره چه خواهد شد؟

به یکباره و بدون اطلاع قبلی ! صلوات خاصه امام رضا (ع) روی صفحه  تلویزیون نقش

می بندد  و صدایی بغض آلود و زیبا زمزمه اش می کند :

 

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی  و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ

الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ


آنوقت در هر شرایطی که باشی سعی می کنی دست به سینه  زاویه ات را به سمت شرق

بچرخانی و با هم یک صدا به امام خوبیها سلام کنید ...

انگار دیگر یادت  می رود که همین چند لحظه پیش به نداشته هایت فکر می کردی ! و یادت

رفته بود مروارید گرانبهایت را...

 خاصه اینکه خوب می دانی  «سلام کردن هفتاد ثواب دارد که شصت و نه تای آن

برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده است » و مرام و معرفت ائمه پاسخ به

همین سلام هاست ، چرا که  "سلام نام خداست "

بعد آن  با یک نیروی مضاعف  که انگار به تو تزریق شده باشد دست به زانو میزنی و یک

" یا علی " می گویی و برنامه  زندگی ات را ادامه می دهی ...

به شخصه از شبکه استانی مان این  موضوع را خیلی دیده ام امید آنکه این تلنگر ها در

شبکه های ملّی بیشتر شود . چرا  که در  شدائد زندگی  گاهی  توسل  و توکل یادمان

می رود ....


  • کبوتر سپید

 دیروز تو شهر ما عطر حرم پیچیده بود،... جملات دلنشین زیر از زبون دختر بچه ای که حرف دل

همه ماها رو می زد جاری شد :

کم کم  داشتیم لذت نماز های توی حرم رو از یاد می بردیم

کم کم داشت صدای خوش قرآن و اذان که از مناره های حرم، آدم و تا آسمون بالا می بره ، فراموش 

می کردیم

کم کم داشت عطر خوش حرمِت از مشاممون حذف می شد .  اینقدر دلخوش دلخوشی های زودگذر بودیم که

داشت خوشی  حرم تون  از یادمون می رفت

امّا انگار ارباب های  کَرَم هیچ وقت ماها رو فراموشمون نمی کنن ؛ حتی اگه خیلی بد باشیم

از چند روز پیش که شنیدیم قراره دوباره این پرچم قشنگه گنبد و بارگاهتون توسط سفیرانتون ، خادمای حرم به

شهرمون بیاد دلامون پر کشید تا حرم...

چه راحت طلبیدی مون آقا جون ؛ چه دعوتی !

چه سفر سریعی تا مشهد ، صحن به صحن ...

همین الان هم که دارم اینا رو می گم انگار رسیدم جلوی باب الجواد و دست به سینه و سلام کنان دارم به

سمت در ورودی حرکت می کنم ، صحن آزادی،سقا خونه ،پنجره فولاد – صدای پرواز یه دسته کبوتر بالای سرم

صدای ناله  گریه آلود پیرزن ها و مادرا که  یاامام رضا یاامام رضاشون دل سنگ رو آب میکنه

دیدن گریه بغض گرفته  مردها که یه جا نشستن و دو چشمه اشک از چشماشون جاری میشه و می گن "یا

معین الضعفا  دستم به دامنت "

صدای غمبار اون مادر شهیدی  که میگه " یا علی ابن موسی الرضا " پسرم فدای شما پسرهای حضرت

زهرا(س) و صدای اون هیئت سینه زنی که کنار سقا خونه ات نوای یا ابوفاضل سر می دن

یک لحظه هم یاد همه اونایی می افتیم که توی زیارت های قبلی باهات بودن  ، یاد سفر کرده های دیار ملکوت

آره آقاجون شما سریع می طلبی و می بری ، باد هم به پای زیارت ما نمی رسه....

*زیارت از راه دل *

امام مهربونم ، وقتی به گوشم رسید خادمات یعنی اونایی که یا تو کفش کن یا با پر طاووس یا اسپند به دست

خستگی زائرات رو از تن بیرون می کنن ،دارن میان ؛صدای صلوات های پیاپی زائرات توی گوشمو پر کرد ، جون

گرفتم آقا جون ...

امام رئوف ، ضامن آهو ،یه جورایی احساس می کنم این  دفعه به جای اینکه ما به زیارتت بیایم شما منّت

گذاشتی و به شهرمون صفا دادی – پس بذار از همین جا سلام کنم :

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ، ایها الامام الرئوف

احساس می کنم شما زودتر از خادماتون اومدین ،قربون قدماتون...

صاحب پرچم زودتر از پرچم رسیده – خوش اومدی آقای کبوتر ها

بابام میگه امام رضا توی این دنیا این جوری لطف و عطا می کنه بدون واسه قبرو قیامت  زائراش چی میکنه؟

حالا آقا جون توی این دهه کرامت که شما اومدین ، ما شما رو به کَرَمتون قسم می دیم و یه تقاضا ازت داریم

توی حرم خواهرتون و توی ایام ولادت شما و خواهرتون  میشه به دل کوچیک من و دل این همه زائر مشتاقِ

عاشق که دارن سر پرچمت بارون اشک میریزن  ، نگاه کنی؟

امام رضا برای این مردم سخته بشنون به جّد شما ،پیغمبر ، جسارت شده ،پس کی به فرزندتون حضرت مهدی

(عج) میگید بیاد؟

دلمون غصه داره ، دوست داریم وقتی می آیم بقیع مثل حرم شما راحت زیارت کنیم ،گنبد و بارگاه ببینیم ،

خادمای اونجا هم مثل خادماتون مهربون باشن و به ما بگن قبر فاطمه از اون طرف ...

اینا رو که دارم میگم مثل اینه که پشت پنجره فولاد تون دخیل بستم . همون جا که برات کربلا می دین


بیرق سرخ حسین و پرچم سبز رضا

این به ایران سایه دارد آن به دشت کربلا

هر کسی هر حاجتی دارد به دل با اشتیاق

با نگاه پرچم سبزش بگوید " یا رضا "



 برای دیدن سایر عکس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید ...

نائب الزیاره شما بودم

التماس دعای فراوان
  • کبوتر سپید