السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتظار» ثبت شده است

آقای خوبی های  زمان ما؛

هر روز که به  آمدنت نزدیکتر می شویم ، شعله های امید بیشتر در دلمان زبانه می کشد

دل است دیگر ؛ کاریش نمی شود کرد!

وقتی در این شلوغی خرداد به نبودنت که نه، به بودنت فکر می کنم 

فکر می کنم که تو هستی و من هنوز آن طور که سهراب می گفت: چشم هایم را

نشسته ام، اضطرابی عجیب بر جانم می نشیند

باز فکر می کنم؛ این بار به وعده ی  دیدار...

آرام می شوم وقتی یادم می آید هستی همین حوالی ...

فقط می خواستم بگویم :

 هوایمان را داشته باش

هوایمان را داشته باش

هوایمان را داشته باش

  • کبوتر سپید

این جشنها برای من آقا نمی‌شود

شب با چراغ عاریه فردا نمی‌شود

   ***

خورشیدی و نگاه مرا می‌کنی ‌سفید

می‌خواستم ببینمت اما نمی‌شود

  ***

شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا

وقتی که کور شد گرهی وا نمی‌شود

 ***

یوسف! به شهر بی‌هنران وجه خویش را

عرضه مکن که هیچ تقاضا نمی‌شود

***

اینجا همه منند، منِ بی خیالِ تو

اینجا کسی برای شما ما نمی‌شود

***

آقا جسارت است ولی زودتر بیا

این کارها به صبر و مدارا نمی‌شود

***

تاچند فرسخی خودم ایستاده‌ام

تامرز یأس، تا به عدم، تا نمی‌شود

***

می‌پرسم ازخودم‌غزلی‌گفته‌ای‌ولی

با این همه‌ردیف،‌ چرا با نمی‌شود؟!

                      

                                                                                                        رضا جعفری

  • کبوتر سپید

[ اللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ ...]


درد را از هر طرف که بخوانی درد است!

بعضی دردها را نمی شود گفت! به قول قیصر "درد های من نهفتنی است"

اما در میان همه ی دردها، نداشتن " تــــــــو " دردی است که اگر دنیا را هم به آدم بدهند انگار باز چیزی ندارد

خط فقر جایی میان بود و نبود توست

جایی میان دار و ندار من ...


  • کبوتر سپید

«اللهم رب شهر رمضان»

چقدر خوب شد آمدی رمضان، سنگ شده بودم.

آنقدر دنیا و بازی هایش سرِ ما را به خودش گرم کرده بود که خیلی چیزهای خوب داشت یادمان می رفت!

حالا وقتی با لب های خشکیده، دعای فرج می خوانیم حس خوبی داریم، اما چشم هایمان تا دلت بخواهد خیس می شود

خیسِ خیس

خوب کردی آمدی رمضان

جمعه های روزه دار ما دنبال گمشده ای می گردند که درمان درد سنگین انتظارند

ما دلمان را به او سپردیم...

  • کبوتر سپید

حال و هوای قم و جمکران در نیمه شعبان خیلی فرق داشت با جاهای دیگرو این غصه دارم می کند

روز قبل از نیمه شعبان بچه‌های کوچه‌ آب و جارو آوردند، طاق نصرت‌ را عَلَم کردند، ریسه‌ها را

سر انداخته‌اند و راه به راه شربت و شیرینی تعارفمان می کردند ... اما فردای ولادت تان .....

به قولی شعبان که به نیمه میرسد یاد شماییم و ....

نمی دانم چرا در نبود شما خلا و کمبودی حس نمی کنیم "از ماست که بر ماست" ما مستحق بلای

غیبتیم

عجیب نیست که در نوسانات بازار پول و سکه و ارز و طلا  به خوبی قانون عرضه و تقاضا را

می فهمیم اما نوبت به ظهور و دعا برای فرج که می رسد از فهم همین قاعده ی ساده عاجز می

شویم که اگر تقاضا و دعا برای ظهور بالا برود خداوند از ظاهر کردن حجت خویش ابایی نخواهد

داشت ! اگر همین قدر مصرانه در همه جا ناله می زدیم برای دیدارتان  آنوقت ....

همین قدر می دانم که زمین به دست بشر گلستان نمی شود و در غیاب شما دنیا روی ثبات و آرامش

را نخواهد دید

می گویند وقتی بیایید مردم آنقدردچار فراموشی شده اند که با شنیدن حرف هایتان انگار از دینی

تازه می گویید .نمی دانم آن زمانی که از آن سخن می گویند مربوط به زمانه ماست یا هنوز سال

های زیادی باقی مانده

به هر حال سال هایی گذشته و سال هایی مانده تا دیدن خورشید رویتان...

دورانی که در آنیم شبیه وقت «تردید» و «سوال» است. وقتی که هیچ عقل خاکی جوابی برای آن

پیدا نمی کند!  وقتی است که ظلم جرات پیدا می کند و ناحقی هویدا می شود. و عدل می گوید صبر

می کنم!

نمی دانم چطور می شود؛ ما که روز های این زمانه را زندگی می کنیم، ناغافل از ذهنمان می گذرد

"خودش باید بیاید" آنوقت این جور وقت ها دلم روشن می شود...

هنوز خیلی از ما اهل تعارف های شفاهی که حافظه ای به قدر همان لحظه دارند نیستیم!

هنوز سعی می کنیم اهل لبخند در ظاهر و خنجر از پشت نباشیم! برای همین غممان غم است و

شادی مان شادی...

نا امیدی مان گناه است و امیدمان روشنی ....

وقتی می بینم هنوز یادمان هست که خیلی چیزها باید سوال بماند و باید منتظر باشیم تا پاسخش را

شما نشانمان دهید و محکم روی این حرف خدا می مانیم و  می گوییم :

« همانا پس از تورات در کتاب زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد»*

به اراده و امیدی که به این انتظار است دلگرم می شوم .دلگرم می شوم که هنوز آدم هایی پیدا

می شوند که باز توی دعاهایشان برای دیدنتان حریص اند و برای آمدنتان صلوات و ذکر و امن

یجیب نذر می کنند

دلم می خوهد آنقدر انسانیت را زندگی کنیم و سوال بتراشیم و منتظر بمانیم که ندای بی قراری مان

با گرفتن جواب مبارک شود

حضرتِ دلبر؛

بیا، ما را نه، این کوچه‌های آراسته‌ی بی‌تاب را که خوش به حالشان شده که هر کسی کاری می کند

که زیبا شوند دستِ خالی برنگردان؛ به قدومی، ردّپایی، کرشمه ای، نگاهی....

و دعامان کنید خدا کمک حالمان شود تا ما هم قد بکشیم و آماده دیدار شویم ....

آمین


پ.ن : وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ  "آیه 105 سوره انبیا"

  • کبوتر سپید

بعضی وقت ها با فشارهای خورد و ریز دنیا به هم می ریزیم، دادمان روی زمین و زمان بلند

می شود! بودنت که یادمان می آید ته دلمان قرص می شود؛ مثل کودکی که پیش نگاه مادرش، کمی

دورتر بازی می کند. در این بازی کودکانه ی دنیا، گاهی زمین می خوریم، گاهی گم می شویم،

گاهی به هم می ریزیم

هوایمان را داشته باش...

هوایمان را داشته باش...

هوایمان را داشته باش...


العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان ....




  • کبوتر سپید

سلام آقا جان؛ بامداد پنج شنبه شد. ساعت 01:39  و داشتم با خودم فکر می کردم الان

دقیقا" کجایید؟ و دارید چه کار می کنید!

شاید دارید نماز شب می خوانید! آقا جان دعامان کنید دعامان کنید دعامان کنید

و هر کجا هستید و رفتید یاد ما هم باشید

به حق جدّتان "علی بن موسی الرضا". دلخوش به دعاهای شماییم و سرگشته دیدارتان 

  • کبوتر سپید

پاره ای از پاره تنم زخم شد و درد همه وطنم را فرا گرفت

 امّا همه ما در این سرزمین، حتی همین زمین که چند روز پیش به خودش لرزید، ابتدا و انتهای نگاهمان به نبض نگاه توست

تو که امان اهل زمینی

 تو که داشتنت به همه داشتن ها و نداشتن ها می ارزد

ما هم این روزها مثل مدینه و کوچه هایش روی قله  دلتنگی ایستاده ایم

امیدوار به روزی که تو می رسی و کام زمین شیرین می شود



 چندی پیش مسئول محترم بلاگ کافه حزب الله  آدرس زیر را جهت کمک به زلزله زدگان و کمک های نقدی در اختیارم قرار دادند که لازم می دانم از ایشان فراوان تشکر کنم و اجرشان با رب ودود ...

فراوان دعا بفرمایید ...

سامانه پرداخت الکترونیک کمیته امداد امام خمینی (ره)

  • کبوتر سپید

22 ذی الحجه روز خاصی برای من است چرا که بی شک  روز تولد هر کس روز خاص زندگی او

محسوب می شود .... ترجیح می دهم به خلاف همه آدم ها ماه قمری تولدم را جشن بگیرم چرا

که این ماه برایم همیشه  دل انگیزی خاصی داشته ....

امسال علاوه بر اینکه اعضای خانواده و دوستان شرمنده ام کردند .خودم هم برای خودم هدیه ای

خریدم  " لباس احرام"

نمی دانم کارم درست بوده یا نه ! شیدایی بیش از اندازه نسبت به حج و مسجد النبی و طواف

هوایی ام کرد که حاضر به یراق منتظر این اتفاق بزرگ زندگی ام باشم ،این عشق الهی است

دیگر  ...

منتظر می مانم تا معشوق من در بگشاید رو به گدای خانه اش  ...

وقتی  در حال خرید بودم ." لباس تقوا"  که در کتاب محکم خدایمان خوانده بودمش در ذهنم

غوغایی به پا کرده بود به محض رسیدن  به خانه  آدرس آیه را پیدا کردم ...

 ای فرزندان آدم! همانا برای شما لباسی فرو فرستادیم که زشتی‌هایتان را می‌پوشاند و

 مایه‌ی زینت شماست. و لباس تقوا از آن هم بهتر است**...

درست همان موقع که دارد از خوبی‌ها و فایده‌های لباس حرف می‌زند، از این‌که لباس، هم بدی‌ها

و زشتی‌ها را می‌پوشاند و هم مایه‌ی زیباییِ آدم است، یک‌باره قدّ فکر آدم را بلند می‌کند. قدّ

دغدغه‌های آدم را بالا می‌بَرَد. این گریززدن‌های زیرکانه‌اش را دوست دارم. پشت‌بندش می‌گوید امّا

مهم‌تر از این لباس، لباسِ تقواست. که بدی‌های باطن را می‌پوشاند. که هواهای نفس را لجام

می‌زند. که یک زیبایی و جذبه‌ی باطنی و روحانی به آدم می‌دهد... راستی هم خواستنی هستند

آدم‌هایی که لباسِ تقوا تن‌شان هست.

خدایا خودت دستمان را بگیر تا در صف همان بنده هایی باشیم که خودت دوستشان داری و برای

تقوایشان در یوم الحساب یک  نمره بیست کنار گذاشته ای .... آمین

24 ذی الحجه روز مباهله روز شریفی است . هر کدام از اعمالش یک چشمه برکت را به زندگی مان

باز می کند برخی از اعمال این روز را می توانید در ویژه نامه روز مباهله  ببینید

دعاهایتان برآورده به خیر و التماس دعای فراوان


**  سوره اعراف آیه 26 کلام الله مجید ....

  • کبوتر سپید