السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشهد الرضا» ثبت شده است

محوّل الحال من می شوی وقتی سر می گذارم روی زانوانم از فرط تنهایی!

وقتی میبینی نگرانی خیلی ها تلمبار شده روی قلبم!

یک احساس خوبی است وقتی صدایم می کنی!

 وقتی غصه هایم را رصد می کنی و مرهم زخمم می شوی و نمی گذاری دلم بگیرد.

وقتی  می گویی برو پیش امام رئوف ات، همان غریب مهربان؛ برو و یک دل سیر حرف بزن برایش! کنار خودش . ..

می گویی:

حق نداری غصه دار باشی

حق نداری دلت بگیرد

حق نداری ....

من با توأم . ما با تواییم

همچین وقت هایی حالم خوب می شود.که میبینم حواستان به من هم هست، دلم قرص ترمی شود ازهروقتی!

خواستم بگویم همین جور خوب ِ مهربانی که هستی، باش. خواستم بگویم به این بچه‌بازی‌های من

نگاه نکنی یک‌وقت، قهرت بگیرد، تصمیم بگیری به عقوبتت ادبم کنی.

من همان بی‌ظرفِ ناتوانی هستم که بودم. تو همان صبور ِ یکتای ِ بی‌نظیر ِ من باش ...

 

فَلَمْ أَرَ مَوْلًى کَرِیما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ   

من ندیدم مولای بزرگواری به قدر تو بر بنده‌ی بی‌مقداری مثل من صبر کند (فرازی از دعای روح بخش ودل انگیز افتتاح)


پی نوشت : امروز به امید خدا راهی مشهد الرضا و زائر حرم امام رئوفم هستم. یا امام رضا (ع) ممنونم ...

دعاگویتان هستم و محتاج به دعا


  • کبوتر سپید

خانه های آن کسانی میخورد در بیشتر

که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر

عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش

پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر

گاه گاهی که به درگاه کریمی میروم

راه میپویم نه با پا بلکه با سر بیشتر

زیر دِین چارده معصومم(ص)اما گردنم

زیر دِین حضرت موسی بن جعفر(ص) بیشتر

گردنم در زیر دینِ آن امامی هست که

داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی که «فداکِِ[1]» گفتنش رو به قم است

باسلامش میکند قم را منور ، بیشتر

قم، همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین

همچنین از آسمان دارد (چِل اختر) [2]بیشتر

قصد اینبارِ قصیده از برادر گفتن است

ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر

در مقامش مصرعی میگویم و رد میشوم

لطف بابا ها ست معمولاً به دختر بشتر

 

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم

بودنت را میکنم اینگونه باور بیشتر

مرقدت ضرب المثل های مرا تکمیل کرد

هرکه بامش بیش برفش ، نه! کبوتر بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است

اینچنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یکسان تراند از هرکجا

این حرم دیگر ندارد حرفِ کمتر ، بیشتر

از غلامان شماهم میشود دنیا گرفت

من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر

ای که راه انداختی امروز و فردای مرا

چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر

بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی

جان زهرا(س) ـ چون شنیدم که به مادر بیشترـ

دوستت دارم نمیدانم که باور میکنی

راست میگویم به وا.. از ابوذر بیشتر

بیشتر هایی که گفتم از تو خیلی کمترند


  شاعر آیینی : حسین رستمی           



[1] :  (فداک ابوک) جمله ای که بارها حضرت موسی بن جعفر(ع) به دخترشان فاطمه معصومه(ع)

میفرمودند

[2] : چهل اخترون زیارتگاهی در شهر قم

  • کبوتر سپید

دو هفته ای هست ظرف نباتمان خالی ست

و من چای می خورم و حسرت خراسان را ...

                                                                 حسن بیاتانی



  • کبوتر سپید

غروب جمعه شد!

بریم زیارت آقای مهربون مون تا سبک شیم. هر چه می خواهد دل تنگت بگو :

بسم الله

تو لحظه های آسمونی تون یاد ما هم باشید

التــــــــــــــــــــماس دعا


  • کبوتر سپید

 تاریخ نگارش مطلب : ششم فروردین ماه یکهزارو سیصدو نود و دو خورشیدی

دردمندی!  "بسم الله"؛ وارد شو ...

حرم یار جایی نیست که نگرانی در دلت راهی داشته باشد

همه در تکاپو هستند تا همه چیز بر وفق مراد زائران حرم رضوی باشد

به احترام کفش هایت را از پا در می آوری

که اینجا حریم بزرگی و بزرگواری است و امانت می گیرند خادمان مولا تا دل بسپاری به یار که  مشرف بشوی به

سعادت زیارت

خوشا به حال آنان که در هر سمت و سو به خدمت مولایشان ایستادند و دل در گرو معبودشان دارند ...

چشم هایت به ضریح مقدس مولا که می افتد خودت را در جمع عاشقانش گم می کنی .

و حالا

آرام، سبک بال  و سیراب  از سر چشمه های راز و نیاز

کبوتری می شوی و پر می کشی به اوج خودت و در پناه آسمان بال و پر می گشایی

دلت مملو از نشاط و اطمینان است که ضمانتت کرده

آنکه همواره ضامن است پناهندگان درگهش را ....

می نشینی رو بروی خلوت دل و خودت را در خلسه ی آرامش بخشِ ایمانی عمیق پیدا می کنی




*******

فرشی پهن می شود برای رسیدن به عرش

برای نمازِ به خلوت شاید!

خواندن قرآنی یا گزاردن نمازی به شکوه جماعت

  • کبوتر سپید

دیدن این کلیپ خالی از لطف نیست

یا معین الضعفا دست من و کرم تو ....


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه


  • کبوتر سپید
گاهی باید برای رسیدن به همین آرامش مقطعی هم راضی بود و شاکر خدا ....حتی اگر بازه زمانی اش

به چند ماه و چند روز و حتی چند لحظه برسد

کلا" آرامش چیز خوبی است

شکراً لله   شکراً لله   شکراً لله



پی نوشت : تا اواخر خرداد که در آزادی مشروط بسر میبرم تانتیجه امتحان ام بیاید دعایمان کنید .... دعا

 کنید جواب رضایت بخش باشد

یا سریع الرضا به حق رضا (ع) رضا (ع) مرا پذیرا باشد....


آمین یا رب العالمین
  • کبوتر سپید

این برف ها متبرک اند ؛

یا امام رئوف ؛

این دانه های برف هم


آمده اند در آغوش گرم حرمت جا خوش کرده اند

تا پیشاپیش؛ در عزای رحلت مردی مهربان ،اشک بریزند و فنا شوند...

  • کبوتر سپید

با آوردن نام مشهد و خاصه امام رضا (ع) قطعا" یاد خاطره ای از امام رئوف و روضه منوره می افتیم. هیچ زائری نیست که مشهد رفته باشه و امام خوبی ها میزبانی کم نظیرش را در حقش تموم نکنه. این ها را با به ضرس قاطع می گم. آمار خاطره های بلاگ این رو نشان می دن و خاطره های نابی که هر بار با رفتن برای خودم رقم خورد و از امام رئوف می خوام به حق دردانه اش باز هم قسمتم کنن ....

سال 88 دو اتفاق مهم تو حرم امام برام افتاد

این عکس منو یاد یکی از اون دو خاطره انداخت و حلاوت این دیدار رو یادم آورد

نمی دونم برای چند نفر این اتفاق رویایی افتاده باشه ....




سال 88 با خانواده رفتیم پابوس آقا ....

یه شب بعد از نماز مغرب، به مادر گفتم من می خوام تا صبح حرم بمونم و همین پیشنهاد با موافقت دو خواهرم و خود ایشون مواجه شد و اونها هم گفتند خوب با هم می مونیم!

دقیقا" یادم نیست پدر و بقیه هم موندن یا برگشتن محل اقامتمون! به هر حال ما تا صبح نشستیم تو حرم، هر کدوممون یه گوشه ای و ذکر گفتیم و شب فوق العاده ای برامون شد تا وقت نماز صبح ....

چون خواهر زاده م همراهمون بود و اون وقت صبح مسلما" خواب! همه نمی تونستیم بریم برا نماز جماعت، مادر گفت شما برید برا نماز و من می مونم پیش بچه! امّا من چون خوب می دونستم مامانم دلش می خواد نماز جماعت بخونه گفتم نه مامان شما برید بعد من نمازمو می خونم ...

بعد از نماز جماعت با خواهرم رفتم برای تجدید وضوی نماز صبح ام  – برای رسیدن به محل اقامه نماز باید از مقابل ضریح، یعنی دقیقا" همین عکس می گذشتیم . امّا با کمال ناباوری همین که وارد این قسمت شدیم، درها رو پشت سرمون بستن!!!!  یعنی کلا" درهای ورود و خروج رو بستن  .....


من موندم و خواهرم و چندتا خانوم دیگه که تعدادشون شاید به شمار انگشتای دست هم نمی رسید

اولش من و خواهرم نگران این شدیم که حتما" بقیه و بیشتر از همه مادر نگران می شه که ما کجا موندیم و... حتی خواهرم بهم گفت آخه تو که وضو داشتی! و من جواب دادم که : " وضو نور است وضو روی وضو نورالالا نور " :) همون لحظه خانومی که حرفامونو میشنید گفت : نگران نباشید خدا رو شکر کنید که اینجا موندین. گویا قرار بود همون روز یکی از بزرگان تشریف بیارن و ضریح رو غبار روبی کنن  ....

برای همین عده کثیری رو بیرون کردن و درها رو بستن

چه صفایی داشت اون زیارت که راحت، بدون اینکه هیچ مزاحمتی برات ایجاد کنن با امامت حرف بزنی و درددل کنی؛

اون لحظه یاد این افتادم که قطعا" مادر برام تو نمازش دعا کرد و یاد اینکه  هیچ وقت سعی نمی کردم و سعی نمی کنم برای رسیدن به ضریح مطهر آقا  دل زائرای دیگه رو بشکنم و داغونشون کنم *** و اون لحظه این هدیه آقا به من بود ....


اون روز ما اجازه داشتیم 2 – 3 ساعتی کنار ضریح بمونیم و یه دل سیر با امام مهربونمون حرف بزنیم

وه که هیچ وقت این محبت آقا از ذهنم پاک نمیشه

من، دعای مادر، امام رئوف (ع)

یا امام رضا ممنونم

ممنونتم امام خوبی ها

.........................................................................................................................................................

*** یه موضوعی که هر وقت به مشهد الرضا مشرف می شم خیلی غصه دارم می کنه نحوه زیارت زائران آقاست ...

از اوضاع قسمت برادران که خبری ندارم  اما چیزی که در قسمت خانوم ها می بینم برام ملموس نیست

عشق به امام رئوف هست ؟ قبول

دوست داشتن واقعی هست ؟ قبول

اما این طوری هم فکر می کنم اصلا" درست نیست ! اصلا" درست نیست ! اصلا" ....

من با زیارت ضریح مخالف نیستم ، اما می گم فرهنگ زیارت درست رو یاد بگیریم . حرمت ها رو نشکنیم ،کسی که کل حجابش از سرش می افته برای رسیدن دستش به پنجره ها ، کسی که به هرررررر طریقی می خواد آقا رو زیارت کنه ، زیارتش چقدر قبوله ؟

خودم شاهد بودم که رو به روی ضریح دختر جوونی که می خواست مادرش رو (که از قضا بیماری قلبی هم داشت) به زیارت ببره برای زائران دیگه الفاظ بدی به کار بردن و وقتی گفتم :"خانوم؛ رو به روی آقا وایستادین، آقا ناظر ماست این حرفا چیه می گید، بنده رو هم بی نصیب نذاشتن!

از طرفی اون مادر بیمار و پیر هم دلش می خواست دستش به ضریح برسه تا دلش آروم بگیره

روی صحبتم با خادمان حرم آقاست :

خادمان محترم و عزیز : ک ن ت ر ل ----- حالا که امام رئوف انتخابتون کردن پس تو انجام مسئولیت تون اهمال نکنید

خدمت به امام رئوف فقط گفتن "رد شوید و تجمع نکنید" نیست

یه سیاست خوبی که در کل سفر کربلا و در تمامی حرم ها می دیدم "کنترل زائر از سوی خادمای حرم بود ،اون هم به شکلی کاملا" مؤدبانه! هر قسمت ضریح یه خادم روی 4 پایه ای کوتاه ایستاده بود و  از یک طرف وارد صف پویای زیارت کنندگان می شدی که با میله ای حدود یک متر از ضریح فاصله داشت و با طیب خاطر  زیارتت را انجام می دادی، هم دستت به ضریح می رسید هم سر فرصت برای همه دعا می کردی و هم یاد فشار قبر نمی افتادی! هر کسی هم که این صف جاری رو ثابت نگه می داشت با پر طاووس یادش مینداختن که مؤمن! باید حرکت کنی  "

 

 همین موضوع  در مسجد کوفه هم دیده می شد تازه فکرش را بکنید اگر قرار بود این همه زائر که محل ضربت خوردن مولای متقیان را زیارت می کردند می خواستند یکباره هجوم ببرند چه فاجعه ای  پیش می آمد ....

  • کبوتر سپید

این روزها خوشحالم، چون  " آقا " خراسان شمالی ست!!! حکما" بیشتر آقا را در تلویزیون می بینیم.

خوشا به حال مردمان خراسان که نظاره گر  "ماه " خواهند بود ... اللهم ارزقنی ...


  

  • کبوتر سپید