السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۰ ثبت شده است

بار ها نوشتم و باز هم پاک کردم

نمی توانستم ننویسم

منی که دم از عشق به تو می زنم ! تویی که در حقم مادری کردی چیزی که مادرم  آنگونه که باید نکرد

تویی که در حقم دلسوزی کردی چیزی که مادرم نکرد پس چگونه ننویسم!

نمی دانستم آخر مگر من از تو چی می دانم

اما تلنگری مرا بیدار کرد خواستم از تو بدانم مادر جان اما با جستجو چیزی نیافتم

مادر جان دلم سوخت دلم به جان سوخت

ما هم اهل کوفه ایم تو در میان ما هم تنها مانده ای آنگونه که علی(ع) تو تنها ماند، مایی که دم از عشق تو می زنیم

تو از گذشته تاکنون مظلوم مانده ای تو در میان شیعیانت هم تنها مانده ای

اما مادر جان ما چون آنها نیستیم یا می خواهیم آنگونه نباشم

مارا ببخش . تو که دریای مهری

به ما نگاه کن شاید به بهانه نگاه تو خدا از گناهانمان در گذرد

تویی که بهانه عالمی

ای کسی که می خوانی اگر مهر فاطمه (س) را می خواهی ده صلوات برای حضرت فاطمه (س) بفرست کسی که در حق همه ما مادری کرد، اما ما از او هیچ نمی دانیم

 

روزمادر

 

مادر جان ما را چون فرزندانت بدان و ذره ای از دریای محبتت را نصیب ما کن.

مادر جان روزت مبارک

 

  • کبوتر سپید

رفتن به مشهد و زیارت امام رضا خودش خاطره ای هست فراموش نشدنی .وقتی برای اولین بار رفتم امام رضا قسمتم نشد زیارت کنم تا روز آخری وقتی روز آخری تنهایی رفتم زیارت تنها بودم کفشمو گذاشتم دم در وقتی داخل شدم در اثرهجوم جمعیت حالت ترس عجیبی داشتم هر چه بود رفتم داخل دیدم جیغ و داد خیلی زیاده رفتم جلو دستم به ضریح خورد  از بین جمعیت اومدم بیرون ولی کفشم دم در صحن نبود حدود 7 یا 8 بار صحن را با پای برهنه دور زدم ولی اصلا کفشم نبود تا اینکه یک خانم اونجا بهم گفت تو چه صحنی اول اومده بودی گفتم آزادی گفت عزیزم اینجا صحن انقلاب از صحن انقلاب دراومدم رفتم صحن آزادی کفشم قشنگ دم در بود ولی خداییش از اینکه چند بار پای برهنه صحن امام رضا (ع) را دور زدم خیلی خیلی خوشحالم و به خودم می بالم که این قسمت نصیبم شد

خاطره از هستی خانوم

اعتکاف

 

 

پی نوشت: اگه میخواین ایام اعتکاف با هزینه آقا مشهد باشین یه پیام خالی به 30000008 بفرستین و فرم ارسالی رو پر کنین. ان شا الله تو قرعه کشی اسمتون در بیاد.

لینک نوشت: عکس هایی از مراسم اعتکاف در حرم امام رضا(ع)

هک نوشت: یکی وبلاگمو هک کرد و تمام پستامو از تاریخ ۸ آبان به بعد رو حذف کرد! فقط چندتا از پستامو تونستم از تو هیستوریم در بیارم و مجددا بذارم. ایشون همون فردی بود که تو پست "گل هایی برای حرمت... " ازشون یاد کرده بودم! دوشنبه یه چیزایی گفتن و رفتن. امروز که چهارشنبه باشه هم دوباره یه حرفای دیگه. و بالاخره در بعدازظهر چهارشنبه-۲۱ اردیبهشت اقدام به حذف پستهایم کردند! کاشکی میگفتن هدفشون از این کار چیه. ما اینجا نه سیاسی حرف میزنیم و نه با کسی دعوا و مشکل داریم.

  • کبوتر سپید
می گویند " قلب هر انسان به اندازه‌ ی مشت اوست"

در شگفتم مادر؛

مگر قلب تو هم به کوچکی دست های توست؟

مگر قلب تو هر شب ، گهواره‌ ی خورشید نیست؟

 

عکس پست:   

  • کبوتر سپید

شخصی عمری گنه کار بود، از برادرش که راهی حرم امام عطوفت حضرت رضا علیه السلام بود درخواست کرد که با او همراه شود ، نپذیرفت و در جواب این خواهش گفت: همه از تو ناراضی اند . با اصرار با کاروان راهی حرم شد . چند ساعت قبل از رسیدن به حرم برادر گنه کار از دنیا رفت . برادرش جسد را غسل داد و کفن کرد اما دفن نکرد . و تصمیم گرفت  او را تا حرم  رضا غریب الغربا (ع) ببرد . رسیدند . بدن را طواف داد ، دفن کرد . شب  خواب برادر گنه کارش را دید که در باغی  سر سبز و خرم  می خندد ، تعجب کرد ، تو؟ اینجا؟ شخص گنه کار به برادرش گفت: درست است من همان گنه کارم ، برادر پرسید: اینجا مال چه کسی است؟ جواب داد: اینجا را به من بخشیدند . با تعجب پرسید: تو؟ با آن همه آلودگی ها؟ شخص پاسخ داد: من آزاد شده دست امام رضا (ع) هستم . از او خواست تا ماجرا را برایش تعریف کند:

شخص گنه کار تعریف کرد : زمانی که از دنیا رفتم بدنم سراسر آتش شد، می سوختم هنگام غسل آب برایم بدتر از آتش بود و کفن عذاب آور تر! زمانی که به حرم رسیدیم آتش جلوی در حرم ایستاد و جلوتر نیامد وقتی مرا طواف می دادی پیرمردی ایستاده بود و مرا می دید ، گفت فلانی اگر از امام طلب مغفرت نکنی اگر برگردی دوباره با همان آتش هستی ، گنه کارپرسید: چکار کنم؟ پیر مرد پاسخ داد: به امام رضا(ع) التماس کن

دور اول که بدن را طواف دادند؛ گفتم : السلام علیک یا علی بن موسی بن الرضا  امام رویش را برگرداند

مرتبه دوم پیرمرد پرسید چکار کردی؟ گفتم : امامم رویش را از من بر می گرداند! پیرمرد گفت : بیشتر التماس کن

دوباره گفتم : السلام علیک یا علی بن موسی بن الرضا  باز هم آقا رویشان را برگرداندند

بار سوم است اگر امامم  جواب ندهد مرا برای دفن می برند، پیر مرد دوباره پرسید: چه شد؟ و من درمانده و مستاُصل

پیرمرد گفت : این چیزی که من می گویم بگو ، بگو : آقا! جانِ مادرت زهرا (س)

چنان که نام مبارک خانم فاطمه زهرا (س) را بردم ، امام رحمت و مهربانی جواب سلامم را داد و فرمود : چرا کاری می کنید که ما رویمان را از شما برگردانیم ، برو تو آزاد شده ی ما هستی .........

عکس پست:    

پ.ن: امام خوب و رئوفم ما هم تو را به حق اشک های ناب مادرت فاطمه (س) در نماز های شبش و به حق بزرگیتان قسم می دهیم شفیع مان نزد خدای مهربانمان باش و از رب ودود  بخواه که بر ما ببخشاید گناهانمان را خصوصا" آنها که دعا را حبس می کنند

التماس دعا

  • کبوتر سپید

پرسه می زنند خیالت در آسمان اندیشه های نازکی که جز تو را نه می بینند و نه می خواهند مرا می برند به جایی که تو نشانم داده ای " از قدس تا قدوس " 

وقت رفتن یادم می ماند که کوله بار واژه هایم را با خود بردارم بقچه ای که تمام دارایی ام است تمام چیزی که وقتی پیش تو می آیم ارزانی ات کنم

یادم می ماند حرفهایم را به خاطر بسپارم تا بگویم با تو آنچه در دلم هست

یادم داده ای که پا برهنه بیا یم به دیدارت؛گفتی وقتی می آیی سپیدی یادم نرود

یادم می ماند که گل های یاس را در هاله ای از نور با خود بیاورم

 سر بر  سجده ای می سایم که یادم داده ای حرف های دلم را بی واسطه  با تو بگویم

امن ترین ماوا و پناه گاه برای دیدارت...

 

                یا قدوس

 

 

پ.ن کبوتر رضوی: سلام به همه ی دوستان

این اولین پست کبوتر سپید عزیز هستش. دوست عزیزی که قراره از این به بعد نوشته هاشون تو این وبلاگ قرار بگیره و با ما همکاری داشته باشن. من خیلی خیلی خوش آمد میگم به ایشون. کبوتر جان اجرت با خود خود خود خدااا...

  • کبوتر سپید