مـــن به درگـــاه تـــو با روی سیاه آمده ام!!!
محدث نوری در دارالسلام می نویسد:
میر معین الدین اشرف یکی از خدام حضرت رضا (ع) گفته است:
شبی در کشیکخانه، خوابیده بودم؛
در خواب دیدم که برای تجدید وضو به صفه میر علی شیر –همین صفه ای که در صحن کهنه است و اکنون ایوان طلاست- بیرون آمدم.
ناگاه جماعت بسیاری دیدم که به صحن مطهر وارد شدند ودر پیشاپیش آنان بزرگواری خوش صورت و عظیم الشأن و نورانی بود؛ و جماعتی کلنگ به دست پشت سر آن بزرگوار بودند، وقتی وارد شدند تا وسط صحن مطهر امدند همان شخص بزرگوار فرمود: "این قبر را بشکافید و این خبیث را بیرون آورید."
اشاره به قبر مخصوص نمود و آن جماعت شروع به کندن قبر نمودند. من از یک نفر پرسیدم؛ این شخص کیست؟ گفت: حضرت امیرالمومنین(ع) است.
در همین اثنا دیدم از داخل روضه ی مبارکه، حضرت رضا (ع) بیرون آمد و خدمت جدش امیذ المومنین(ع) رسید و بر آن حضرت سلام کرد؛
آقا جواب سلامش را داد؛ پس از آن امام هشتم (ع) عرض کرد: "از شما خواهش می کنم؛ این شخص را که در جوار من دفن شده عفو فرمایی و تقصیر او را به من ببخشی"؛
امیر المومنین (ع) فرمود: "تو می دانی که این مرد فاسق و فاجر بوده و شرب خمر می کرده است؛ عرض کرد: بلی. اما او هنگام مرگ وصیت کرد که او را در جوار من دفن کنند؛ و من امیدوارم که او را به من ببخشی."
امیر المومنین (ع) فرمود: "من تقصیرات و گناهانش را به تو بخشیدم."
پس از آن حضرت(ع) بازگشت. خواب بیننده گوید: من از وحشت بیدار شدم و بعضی از خدام را که خوابیده بودند بیدار کردم. و با هم به همان محلی که در خوب دیده بودم آمدیم و نگاه کردیم، دیدیم که معلوم است قبر تازه ای است و مقداری خاک هم بیرون ریخته شده است؛ آن گاه جویا شدم که این قبر کیست؟ گفتند: قبر شخص ترکی است که دیروز اینجا دفن شده است. نویسنده ی سطور و مرحوم مروج هر دو لبهایمان بدین شعر مترنم گشت:
ای شــه توس فدای تو و طوف حرمت! توس فردوس برین گشته ز یمن قدمت
مـــن به درگـــاه تـــو با روی سیاه آمده ام این من و جرم منو و آن تو و لطف و کرمت
- ۸۸/۰۱/۱۱
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
با سلام و عرض احترام.
سال نو بر شما مبارک باشد.
وبلاگ خوب و مفیدی دارید.
انشاالله که سالی پر بار و همراه با ظهور آقا مام زمان (عج) در پیش داشته باشیم.
انشاالله که موفق و پیروز شاد و سلامت باشید.
التماس دعا.
یا علی.