زیارت واقعی
به نقل از مرحوم آیت الله بهجت فومنی:
در منطقه جاسب قم گروهی از کشاورزان در زمان گذشته با شتر و قاطر به زیارت حضرت ثامن الحجج علیهم السلام مشرف می شوند و هنگام مراجعت و وارد شدن در محدوده جاسب پیرمردی از اهل محل را می بیند که در گرمای روز کوله باری از علف به دوش کشیده و با مشقت بسیار به خانه می رود.
مسافرین مشهد مقدس که او را می بینند زبان به شماتت و سرزنش می گشایند که:
پیرمرد! زحمت دنیا را ول کن. آخر تو هم لا اقل یک بار به مشهد مقدس سفر کن.
و این سخن را تکرار و او را بسیار توبیخ می کنند.
پیرمرد خسته و پاک دل زبان می گشاید و می گوید: شما که به زیارت آقا رفتید و به آقا سلام دادید جواب گرفتید یا نه؟
می گویند: پیرمرد! این چه حرفی است که می زنی؟! مگر آقا زنده است که سلام ما را حواب بدهد؟!
پیرمرد می گوید: عزیزان! امام که زنده و مرده ندارد. ما را می بیند و سخنان ما را می شنود. زیارت که یک طرفه نمی شود.
آنان می گویند: آیا تو این عرضه را داری؟ وی می گوید:
آری و از همان جا رو به سمت مشهد مقدس می کند و می گوید:
*السلام علیک یا امام هشتم*
و همه با کمال صراحت می شنوند که به آن پیرمرد به نام خطاب می شود که:
"علیکم السلام آقای فلانی"
و بدین ترتیب زائرین همگی خجالت کشیده و پشیمان می شوند که چرا سبب دلشکستگی این مرد نورانی شدند.
- ۸۹/۰۷/۰۵