بعد منزل نبود در سفر روحانى...
دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۴۲ ب.ظ
از راه دور این نامه را می نویسم به روی گل ضریحتان .
این بار نه خواسته ای باشد که عریضه شود ، نه نذری که برآورده شود .
این بار تنها نامه ایست که به خدمت شما می رسد جهت ابراز ارادت . نه اینکه غمی نباشد که هست ؛
نه اینکه خواسته ای نباشد که هست ؛ نه اینکه همه کارهایمان در این خزان گلدار باشد که نیست ؛ تنها
دلتنگی کوچکیست که این نامه از ما برای شما .
برای شما که بودنتان بزرگترین هدیه است و سرخی
شما از ماست!
سرخی شما از ما . از ما می شود کنار ظرف گناهانمان .
لطفتان آبروی ما . چشممان به امیدتان و دلمان شب یلداست بی نگاهتان . سیاه و سرد و طولانی ....
سلام از راه دور به شما که نزدیکترین امام مایید در همین ایران ، ایران بزرگ . در همین خاک که روزی به
قدم های شما تبرک یافت :
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی ، الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ ومَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی
اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ