تاریخ نگارش مطلب : ششم فروردین ماه یکهزارو سیصدو نود و دو خورشیدی
دردمندی! "بسم الله"؛ وارد شو ...
حرم یار جایی نیست که نگرانی در دلت راهی داشته باشد
همه در تکاپو هستند تا همه چیز بر وفق مراد زائران حرم رضوی باشد
به احترام کفش هایت را از پا در می آوری
که اینجا حریم بزرگی و بزرگواری است و امانت می گیرند خادمان مولا تا دل بسپاری به یار که مشرف بشوی به
سعادت زیارت
خوشا به حال آنان که در هر سمت و سو به خدمت مولایشان ایستادند و دل در گرو معبودشان دارند ...
چشم هایت به ضریح مقدس مولا که می افتد خودت را در جمع عاشقانش گم می کنی .
و حالا
آرام، سبک بال و سیراب از سر چشمه های راز و نیاز
کبوتری می شوی و پر می کشی به اوج خودت و در پناه آسمان بال و پر می گشایی
دلت مملو از نشاط و اطمینان است که ضمانتت کرده
آنکه همواره ضامن است پناهندگان درگهش را ....
می نشینی رو بروی خلوت دل و خودت را در خلسه ی آرامش بخشِ ایمانی عمیق پیدا می کنی
*******
فرشی پهن می شود برای رسیدن به عرش
برای نمازِ به خلوت شاید!
خواندن قرآنی یا گزاردن نمازی به شکوه جماعت