السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

فاطمه  (س) برگزیده کائنات است و عشق اولین کلامی است که بر آستان این همیشه بزرگ نوشته شده

چه  روزهای سخت و سنگینی اند این ساعات برای علی، خدایا!

چه کند علی با ایـــــــــــــــــــنهمه تنهایی ....

لحظه لحظه زندگی نه ساله علی و زهرا درسی شد برای زندگی امروز ما

و فاطمه، مادر فرزندانی شد که چراغ هدایت بشریت شدند

حسن (ع) مظهر صبرو کرامت

حسین (ع) مظهر شجاعت و آزادگی

و زینب (س) نمونه بارز حق طلبی

زهرا جان، فاطمیه که می شود دل هایمان مالا مال از غم است

چرا که شما در دل مردمان شهر و دیار مان جا دارید

یادمان نمی رود که مردانِ مرد این دیار بارها با رمز "یا زهـــــــــــــــــــــرا" بر سیاهی شب  غلبه کردند

تا ما سپیدی روز را ببینیم

"یا زهرا"



  • کبوتر سپید

پاره ای از پاره تنم زخم شد و درد همه وطنم را فرا گرفت

 امّا همه ما در این سرزمین، حتی همین زمین که چند روز پیش به خودش لرزید، ابتدا و انتهای نگاهمان به نبض نگاه توست

تو که امان اهل زمینی

 تو که داشتنت به همه داشتن ها و نداشتن ها می ارزد

ما هم این روزها مثل مدینه و کوچه هایش روی قله  دلتنگی ایستاده ایم

امیدوار به روزی که تو می رسی و کام زمین شیرین می شود



 چندی پیش مسئول محترم بلاگ کافه حزب الله  آدرس زیر را جهت کمک به زلزله زدگان و کمک های نقدی در اختیارم قرار دادند که لازم می دانم از ایشان فراوان تشکر کنم و اجرشان با رب ودود ...

فراوان دعا بفرمایید ...

سامانه پرداخت الکترونیک کمیته امداد امام خمینی (ره)

  • کبوتر سپید

 

 زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

  اتفاقی مقابلم رخ داد

 وسط کوچه ناگهان دیدم

  زن همسایه بر زمین افتاد

  سیب ها روی خاک غلطیدند

  چادرش در میان گرد وغبار

  قبلا این صحنه را .... نمی دانم

  در من انگار می شود تکرار

  آه سردی کشید،حس کردم

  کوچه آتش گرفته از این آه

  و سراسیمه گریه در گریه

  پسر کوچکش رسید از راه

  گفت:آرام باش! چیزی نیست

  به گمانم فقط کمی کمرم...

  دست من را بگیر،گریه نکن

 مرد گریه نمی کند پسرم

  چادرش را تکاند، با سختی

 یا علی گفت و از زمین پا شد

  پیش چشمان بی تفاوت ما

  ناله هایش فقط تماشا شد

  صبح فردا به مادرم گفتم

  گوش کن ! این صدای روضهء کیست

  طرف کوچه رفتم و دیدم

  در ودیوار خانه ای مشکی است


  با خودم فکر می کنم حالا

  کوچه ء ما چقدر تاریک است

  گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه

  راستی! فاطمیه نزدیک است...


                                                                                                                 سید حمید رضا برقعی
  • کبوتر سپید

 

               بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند            سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

سلام قاصدک

حالا که پیغام بهار برای مان آورده ای

می شود سلام  ما را به آن خورشید پشت ابر برسانی؟

می شود به او بگویی

که در این روزهای نخست بهار دلمان بیشترازهمیشه او را می خواهد!

بگو یی که این صدا

صدای هزار هزار هزار چشم براهی است که در گوش آسمان دلتنگی هایشان را نجوا می کنند

به او بگو

بگو که ما همیشه می خواهیم همه واژه های زیبای زمین را جمع می کنیم تا خوب ترین جمله را تقدیم آستانش کنیم

بگو خـــــــــــــــــــــــیلی دوستش داریم


.........................................................................................................................


پی نوشت :

کبوتر رضوی مهربانم به همراه همسر ارجمندش این روزها در مدینه النبی به سر می برند
خوش به سعادتشان . کبوتر رضوی دعا یادت نرود! یادت هست که گفتم دلم را به همراهت راهی سرزمین وحی کرده ام....
آه که چقدر بی قرار همین روزهایی هستم که حالا تو داری ثانیه هایت را سپری می کنی...
غنیمت بدان که هر کسی در این درگه راه نمی یابد و امّا هنوز منتظـرم
و یادم نمی رود که بگویم :
لباس سپید احرام  بر قامتتان مبارک و حجّکم مقبول و سعیکم مشکور.

التماس دعا


  • کبوتر سپید
فقط چند ساعت مونده تا شروع سفر ....

یا امام رئوف بی صبرانه منتظرم

« یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ »

خدایا از همه ی رنج هایی که می کشیم آگاهیم و از همه ی خوشی هایی که در انتظارمونه

خوشحال ...


خدایا ! نه به رنگه نه به لباس ... نه به صورت نه به لعاب ...


برای تو و نزد تو  " آرامش روحی و تقوا" ملاکه ...


خدایا! قسم به تمام عزیزانی که دوستشون داریم ..


قسم به همه ی اونایی که خودت گفتی دامنشونو بگیریم و دست از طلب بر نداریم تا کام ما بر

بیاد ...


قسم به همه ی کسانی که یک آهشون زندگی رو تغییر میده ...


قسم به نفس کسانی که یک لحظه نگاهشون می تونه دنیا رو زیر و رو کنه ...


قسم به حرف حرف و کلمه به کلمه ی آدم هایی که فقط صداقت ارزونی می کنند و توقع صداقت

دارند ...


خدایا به همه ی اون ها قسمت می دیم ، تو این سال و سال های پیش رو


آن چه می خوایم .. براش خودمون رو به در و دیوار می زنیم .. و به نفع و مصلحت ماست بهمون بده ...

.خدایا ! طوری حقیقت رو به ما نشون بده که واقعیاتو بفهمیم

کمکمون کن صافی چهره هم باشیم


به ما این قدرت رو بده که کسایی که دوسمونم ندارند دوسشون داشته باشیم ...

خدایا به همه مون آرامش توأم با ایمان عطا کن و بخواه طوری قدم برداریم که فقط و فقط تو می پسندی و دوست داری

خدایا، قسمت می دیم به اسماء اعظمت به تن تمام بیماران و جانبازا لباس عافیت بپوشونی ....

خدایا، سخت منتظریم . منتظر جان دل زهرای اطهر،امام مهدی (عج)
.... امسال و اولین جمعه سال رو

سال و روز ظهورش قرار بده "اللهم عجّل لولیک"
                                                                                                                        آمین یا رب العالمین


  • کبوتر سپید

4 سالم بود

از مادرم پرسیدم چرا من .... ؟

گریه کرد!

پدرم سرش را پایین انداخت !

و خوب فهمیدم برای آنچه تو مقدّر کرده ای  "نباید" چرایی را مطالبه کنم

فهمیدم باید یاد بگیرم، کنار بیایم

باید یاد بگیرم زندگی کنم

باید یاد بگیرم بندگی کنم

شکرت را کنم....

نگاهم را عوض کردی

قد دغدغه هایم را بالا بردی

آدم هایت را شناساندی ام  

و حالا امروز؛

بعد از این همه سال

بهترین و شیرین ترین عیدی  را، پیش پیش به من دادی !

لحظه تحویل سال، در کنار امام رئوف، حالم "حتما" " به بهترین حال متحول می شود....

قدّ یک دنیا برایت حرف دارم و بغض آقا جان

خودتان بهتر می دانستید

هیچ چیز نمی توانست، بهتر از این، مرهم این دلِ زخمی باشد

الهی شکر ....



پ.ن: چقدر دل انگیز است که از سر شوق و عشق برای یک نفر خاص و مقرّب به درگاه الهی بنویسی و آنوقت

جواب بگیری.دعوتت کند به خانه اش. امیدوارم لایق باشم ....

به امید خدا لحظه تحویل سال مشهد الرضا هستیم و حتما" دعا گویتان خواهم بود. شما هم دعایمان کنید که سخت

محتاج به دعایم... پیشاپیش سال نو مبارک


  • کبوتر سپید

چند روزی بیمارستان بودم! البته به عنوان همراه بیمار ...

دیروز اتاق بغلی ما دختر بچه ای 10 -12 ساله که از یکی از روستاهای اطراف که با مرکز شهر

حدودا" سه ساعت فاصله داشت بستری شد؛ باید تا چند روز تحت نظر می بود و بعدش تازه

عمل جراحی گلو داشت! از کنار اتاقش که رد شدم یه حسی باعث شد برم تو اتاق و بهش

سلام کنم.داشت آروم آروم گریه می کرد مادرش می گفت  هم از عمل می ترسه و هم از این

که هیچ ملاقاتی ای ندارن و تنهان غصه داره....این ماجرا باز هم منو یاد دوران زجر آور امّا پر

خاطره ی کودکی خودم  انداخت؛ دورانی  که دلم نمی خواد تکرار بشه امّا حاضر نیستم با دنیا

هم عوضش کنم چون خیلی خاص بود ...

یاد گریه های قبل از عمل و دعا برای کنسل شدن جراحیم :(

یاد ذکرهای کودکانهء خودم که هیچ وقت یادم نمی ره "نجواهام با خدا و حضرت ابوالفضل و

امام رئوفم .... <3 

یاد روزایی که از مادرم می پرسیدم :"چرا ما ملاقاتی نداریم"،" چرا هیچکس نمی اد که برام گل

بیاره؟ " و مادر می مونست که چطور می تونه بهم بقبولونه که  از شهر ما تا  تهران خیلی

راهه و امکانش نیست ....

یاد عمری که  تو دوران زندگیت و حین مشغولیاتش به سرعت نور می گذره امّا گذروندن یک

ساعت شب های بیمارستانش به اندازه 500 سال طول می کشه

سودای نازنین که حتی بلد نیستی بخونی و بنویسی! نیازی نیست تا غم هات رو برام هجی

کنی.

عزیزکم؛

من می فهمم  چی میگی و دلیل اشک هات چیه؟ من درک می کنم دلت از چی پره؟ من

معنی هر قطره اشکت رو می دونم!

طاقت بیار.  خدای ما حواسش به همه چی هست و مطمئن باش برات جایزه های خوبی

آماده کرده. بهش اعتماد کن ...

خیلی با سودا حرف زدم و خدا رو شکر پانسمان چشمم این بار کمکم کرد که متوجه اش کنم،

خوب میشه، خوبِ خوب مثل روز اوّل (در مورد چشمم بهش دروغ مصلحتی گفتم، معذرت

می خوام خدایا) ولی فکر کنم دلش آروم شد و قول دادم  هر روز برم پیشش تا ملاقاتی

داشته باشه ...

خدایا کمکم کن

خدایا دستشو بگیر و به سودا و همه مریضا شفای عاجل عنایت کن

ای خدایی که  اول و آخر تمام خوبی هایی  و شافی مطلق.

  • کبوتر سپید

قد دیوارِ انتظارم خیلی بلند شده

آنقدر که دیگر دستم به آن نمی رسد تا آجر بعدی روز شمار نبودنت را رویش بچینم !

آقای من؛ آقای عزیز و غریبم می دانم که می گوییم "بیا " که   تنهایی بر شانه های نحیفمان سنگینی می کند

امّا  خوب تر می دانم، ما آدم های عجیب، دریچه های قلبِ روح مان را آنقدر آلوده می کنیم که نفس کشیدن برایمان سخت باشد

و تو را از خود دورتر ....

آری؛

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست                 ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست


می گذرانیم این شبهای سردوتاریک را به انتظار نوید بخش بهار حضورت روزی که با نگاه گرم توعالمی روشن می شود


  • کبوتر سپید

به قرآن راست می گم!

وقتی تو شهر راه می رم و بعضی مسائل! رو میبینم و متقابلا" به گلزار شهدا برای ادای احترام

تمام قد شرمنده این آدما می شم!



  • کبوتر سپید
هر صبح دو پیامک دریافت می کنم از طرف "همراه اول"
یکی یک آیه از قرآن مجید و یکی دیگر حدیث یا احادیثی از ائمه ....
توجیه خودم برای ثبت نامم در دریافت این پیامکها خودم را کفایت می کند و بس، ولی جالبی این
ماجرا به این است که هر بار که ذهنم درگیر یک ماجرا می شود حدیث آن روز یا آیه قرآنی اش
جوابم را واضح و روشن می دهد!!! مثل روز .... الله اکبر....


امام صادق (ع) :

 در بهشت مقامی است که هیچ بنده ای جز گرفتاری و بلا بر جسدش بدان نرسد


                                                                                                "مشکات الانوار"

 شکرا"لله - شکرا"لله - شکرا"لله 
 التماس دعای فراوان دارم

  • کبوتر سپید