السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب با موضوع «زندگانی» ثبت شده است

رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) را به همه ی دوستداران اهل بیت تسلیت عرض می کنم.

شـــنیده ام کـــه عیــادت کنـی مریضان را    

تبم گرفت و دلم خوش به انتظار بنشست

اباصلت گفت: در خدمت حضرت رضا(ع) بودم فرمود؛ به داخل قبه ای که هارون در آن مدفون است، برو و از چهار طرف آن، خاک برداشته، بیاور.

به داخل قبه شدم و خاک آوردم؛ فرمود: خاکهای سمت راست و بالاسر و پایین پای آن را به من بده. بدو دادم؛ آنها را بو کشیده، ریخت و فرمود: در این محلها، می خواهند قبری برایم حفر کنند که در موقع حفر آن، سنگی پدید خواهند آمد که با تمام کلنگها خراسان هم قادر به برداشتنش نخواهند بود.

سپس فرمود: خاک سمت چپ آن، خاک مدفن من است؛ بگو در این محل قبری برایم حفر کنند و هفت پله پایین روند و ضریحی بگشایند چنانچه امتناع کردند. بگوی. لحد را به اندازه یک متر قرار دهند، پس از آماده شدن قبر، در سمت سر، رطوبتی خواهی دید، آن گاه دعایی که اکنون به تو می آموزم، می خوانی، در حال، لحد پر از آب خواهد شد و ماهیهای کوچکی در آن خواهی دید، از آن نانی که به تو می دهم برای انها ریز می کنی و می خورند و وقتی تمام شد، ماهی بزرگی آشکار شده تمام ماهیهای کوچک را می خورد و ناپدید خواهد شد.

وقتی ماهی بزرگ ناپدید شد، دست بر روی آب می گذاری و دعایی که به تو می آموزم می خوانی در حال، آب فرو می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند. تمام این کارها را نزد مامون باید انجام دهی؛ سپس فرمود: فردا پیش آن نابکار می روم وقتی خارج شدم، اگر سرم پوشیده نبود، با من حرف بزن وگرنه، با من صحبت مکن.

اباصلت گفت: صبحگاه فردا، لباس پوشیده و در محراب، به انتظار نشست تا غلام مامون وارد شد و گفت: امیرالمومنین شما را می خواهند. کفش پوشیده، از جای حرکت کرد و رفت؛ من نیز به دنبال حضرت رفتم. تا به خانه مامون وارد شد... .

بقیه ی واقعه در ادامه ی مطلب...

 

  • کبوتر سپید

امام هشتم (ع) چونان نیاکان وارسته اش از مقام علمی والایی برخوردار بود تا آن جا که وی را "عالم آل محمد (ص)" لقب داده اند.

اباصلت از محمد بن اسحاق بن موسی بن جعفر (ع) نقل کرده است:

"امام  موسی بن جعفر (ع)، به فرزندانش می فرمود: برادرتان، علی بن موسی، دانای خاندان پیامبر (ص) است. نیازها و پرشسهای دینی خود را از وی فراگیرید و آنچه را به شما تعلیم داد، به خاطر بسپارید، چه این بارها پدرم امام صادق (ع) به من فرمود: دانای خاندان در نسل توست و ای کاش من او را درک کرده، می دیدم."

مناظرات امام رضا (ع)

دستگاه خلافت عباسی با اهدافی خاص، از اندیشه وران مذاهب و فرقه های گوناگون، دعوت می کرد و آنان را رو در روی امام (ع) قرار می داد. و چه بسا بی میل نبود که در این نشستها، برای یک بار هم که شده، امام از پاسخگویی به پرسشها عاجز بماند! اما هدف مامون هر چه بود، نتایج آن جلسات مایه ی شکوه امام و بهره ی علمی و اعتقادی شیعه شد.

عبدالسلام هروی که در بیشتر نشستها و مناظرات حضور داشته است، می گوید:

"هیچ کسی را از حضرت رضا (ع) داناتر ندیدم. و هیچ دانشمندی آن حضرت را ندیده، مگر این که به علم برتر او گواهی داده است. در محافل و مجالس که گروهی از دانشوران و فقیهان و دانایان ادیان مختلف حضور داشتند، بر تمامی آنان غلبه یافت، تا آن جا که آنان به ضعف علمی خود و برتری امام (ع) اذعان و اعتراف داشتند."

آگاهی امام رضا (ع) از ادیان و مکاتب

امام (ع) علاوه بر این که برای پرسشهای مختلف عالمان ادیان و مکاتب، پاسخی درخور داشت، بر مبنای اعتقادی شخص مخاطب سخن می گفت و استدلال می کرد و این مظهر دیگری از توانمندی علمی امام (ع) بود. امام (ع) با اهل تورات، به توراتشان، با رهروان انجیل، بر مبنای انجیل و با حاملان زبور به زبور استدلال می کرد و با هر فرقه و گروهی با مبانی خود آنان سخن می گفت.

  • کبوتر سپید

اباصلت هروی گفت: حضرت رضا (ع) می فرمود: من بزودی مظلومانه با سمّ کشته می شوم و قبرم کنار قبر هارون خواهد بود خداوند تربت مرا محل رفت و آمد شیعیان و اهل بیتم قرار خواهد داد؛ هر که مرا در غربتم زیارت کند، بر من واجب خواهد شد که در روز قیامت او را زیارت کنم.

قسم به آن کسی که محمد (ص) را گرامی داشته و او را از میان جهانیان به نبوّت برگزیده است؛ هر کس در کنار قبرم دو رکعت نماز بگزارد خداوند گناهانش را می آمرزد.

زائران قبر در روز قیامت گرامیترین وارد شوندگان بر خدای تعالی هستند هر مومنی که مرا زیارت کند و در راه زیارت قطره ای از آسمان بر صورتش بچکد، خداوند بدنش را بر آتش جهنم حرام می کند.

ج102،بحار الانوار،ص36.

 

  • کبوتر سپید

ابراهیم بن عباس از دیر زمان محضر امام را درک کرده و از آن منبع فیض الهی، بهره ها برده بود، درباره روش اخلاقی امام (ع) می گوید:

" هیچ گاه ندیدم آن حضرت، با سخن خود کسی را مورد اهانت و آزار قرار دهد و یا آن که کلام کسی را قبل ای آن که سخن او پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده می ساخت، هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمی داد، پای خود را نزد کسی دراز نمی کرد، با خدمتکاران به نرمی سخن می گفت، در جمع با صدای بلند نمی خندید و در حضور دیگران آب دهان را بیرون نمی انداخت."

ابن ابی عبّاد، وزیر مامون، شیوه زندگی امام (ع) را چنین یادآور شده است:

"حضرت علی بن موسی (ع) در تابستان روی حصیر می نشست و فرش او در زمستان نوعی پلاس بود، دور از چشم مردم جامه ی خشن می پوشید و هنگام رویارویی با مردم، لباس معمولی می پوشید تا خود نمایی به زهد تلقی نشود."

اخلاق امام رضا (ع) در روایات:

* او بسیار به مستمندان رسیدگی می کرد.

* به صدقه دادن به ویژه در شب های تار و به صورت پنهانی بسیار مبادرت می کرد.

* با خدمتگزارانش کنار یک سفره می نشست و غذا می خورد.

* هیچ فرقی میان غلامان و اشراف و اقوام و بیگانگان نمی گذارد، مگر براساس تقوا.

* همواره متبسم و خوشرو بود.

* بهترین بخش غذای خود را قبل از تناول، برای گرسنگان جدا می ساخت.

* با فقرا می نشست.

* در تشییع جنازه شرکت می جست.

* خدمتکاری را که مشغول خوردن غذا بود، به خدمت فرا نمی خواند.

* با صدای بلند و به صورت قهقهه هرگز نمی خندید.

* رفع نیاز مومنان و گره گشایی از ایشان را بر دیگر کارها مقدم می داشت.

* روی حصیر می نشست.

* قرآن زیاد تلاوت می کرد.

* با گفتارش دل کسی را نمی رنجانید.

* سخن هیچ کس را ناتمام نمی گذاشت.

* هیچ نیازمندی را تا حد امکان رد نمی کرد.

* پای خود را هنگام نشستن در حضور دیگران دراز نمی کرد.

* در حضور دیگران همواره از دیوار فاصله می گرفت و هیچ گاه تکیه نمی کرد.

* همواره یاد خدا بر زبانش جاری بود.

* از اسراف سخت پرهیز داشت.

* به مسافری که پول خود را تمام و یا گم کرده بود، بدون چشمداشت، هزینه سفر می داد.

* در دادن افطاری به روزه داران کوشا بود.

* به عیادت بیماران می رفت.

* در معابر عمومی، آب دهان نمی انداخت.

* از میهمان شخصا پذیرایی می کرد.

* هنگامی که کنار سفره می نشست اجازه نمی داد دیگران برای احترام او از جای برخیزند.

* به سخن دیگران که وی را مورد خطاب قرار داده، از او پرسشی داشتند، با دقت کامل گوش می داد.

* خویش را به بوی خوش معطر می کرد، به خصوص برای نماز.

* به نظافت جسم و لباس به ویژه موی سر توجه داشت.

* قبل از غذا دستها را می شست و با چیزی خشک نمی کرد، بعد از غذا نیز آنها را می شست و با حوله خشک می کرد.

* اگر غذایی زیاد می آمد، آن را هرگز دور نمی ریخت.

* در حضور دیگران به تنهایی چیزی نمی خورد.

* بسیار شکیبا بود.

* کارگری را که به مبلغ معین اجیر می ساخت، در پایان افزون بر مزدش به او عطا می کرد.

* با همگان با رافت و خوشرویی رو به رو می شد.

* به فقرا و بیچارگان بسیار بخشش می کرد.

این همه که یاد شد، بی گمان خوشه ای از خرمن شخصیت اخلاقی آن امام بزرگ است و نه تمام آن.

  • کبوتر سپید

* در شب کم می خوابید و بیشتر آن را به عبادت سپری می کرد.

* بسیاری از روزها را روزه داشت و به ویژه روز های اول، نیمه و آخر هر ماه را روزه می گرفت و می فرمود: ذلک صوم الدهر؛ اگر کسی این چند روز را روزه گیرد، به شخصی می ماند که تمام عمر، روزه بوده است.

* سجده هایش بسیار طولانی بود، به گونه ای که اگر پس از نماز صبح در برابر حضرت حق به خاک می افتاد تا دمیدن آفتاب صبحگاهی همچنان در سجده بود.

* قرآن بسیار تلاوت می کرد و انس امام (ع) با قرآن چنان بود که جز از آن نمی گفت و پاسخ او به هر پرسشی از قرآن بود. تمثیل های او نیز بر گرفته از قرآن بود.

* هنگامی که در بستر خواب قرار می گرفت، به یاد خدا و تلاوت قرآن مشغول می شد.

* در تلاوت آیات نورانی قرآن، اگر به آیه ای می رسید که در آن سخن از دوزخ و کیفر الهی بود، سخت می گریست و از آن به خدا پناه می برد.

* به نماز در اول وقت اهتمام داشت و در روز هایی که روزه داشت، هنگام افطار، نخست نماز می خواند.

* نوافل به ویژه نماز شب را حتی در سفر رها نمی کرد و چون ثلث آخر شب فرا می رسید، از بستر بر می خواست، در حالی که ذکر بر لب داشت. مسواک می کرد و وضو می گرفت و به نماز می ایستاد و هر شب علاوه بر نافله ی شب، نماز جعفر طیّار می خواند. تا هنگام نماز صبح و پس از انجام فریضه صبح به تعقیبات ادامه می داد و با طلوع خورشید، سجده ی شکر می کرد.

* همواره ذکر خدا را بر زبان داشت.

* از خدا سخت می ترسید.

* در غیر نماز نیز به مناجات با خدا انس داشت.

* بسیاری وقتها به خواندن نماز اشتغال داشت.

* رجاء بن ابی ضحاک، مامور شد تا حضرت را از مدینه به مرو همراهی کند.

خلیفه به وی دستور داد در تمام شبانه روز و در طول سفر، همراه امام (ع) باشد. او در پایان سفر چنین گفت:

" به خدا سوگند، کسی را نیافتم که از او پرهیزکارتر باشد و بیش از آن گرامی به یاد خدا و در خوف از خدا به سر برد."

بحارالانوار-عیون اخبارالرضا

  • کبوتر سپید