از آب نه ، از ماه آب می گویم
از محرم ، از حسین (ع) ،از " هَل مِن ناصر یَنصُرنی ؟ "
از مصائب عاشورا
از لب تشنه ای که تا نامش برده می شود ، بغض در گلو می شکند و بی مهابا اشک چشم ها جاری
می شود
در مصیبت تو همین بس ، که هیچ کداممان در حزن تو ، برای ثواب گریه نمی کنیم
یعنی نمی شود!
مگر می شود "یا حسین " گفت و به یاد آب افتاد و از آنچه برتو و خاندانت رفته خون دل نخورد ؟
یادآوری آنچه بر تو رفته قلب سنگ را نیز آب می کند و دست های استیصال مان را درمانده تر ...
تو امروز یک بار نه که هر بار با فریاد العطش کودکان و یارانت شهید شده ای
و در آخرین دیدار دردانه خدا لقب گرفتی و به خدا رسیدی
ای شفیع امت
مادرم از کودکی به من یاد داد که پس از نوشیدن هر جرعه آب بگویم سلام بر حسین
من بر خاکی سجده می کنم که روزی توپای مبارکت را بر آن گذارده ای
و خون تو بر آن چکیده است
" خدایا مرا نزد خودت بواسطه حسین (ع) در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده " *
پ.ن 1 : * فرازی از زیارت عاشورا
پ.ن 2 : التماس دعای فراوان