السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه کبیره» ثبت شده است

خودتان که بهتر می شناسیدم. وقتهای دلتنگی! امروز هم که به عادت دلتنگی های معمول داشتم به خدا می‌سپردم تا

سلامم را برساندتان؛موقعی که شروع کردم: اَللهمّ صَلّ علی علیّ‌بنِ‌موسَی‌الرّضا المرتضی...

به علیّ‌بن‌موسَی‌الرّضا المرتضی که رسیدم، هی اسم‌تان را تکرار کردم و تکرار کردم؛

علیّ‌بن‌موسَی‌الرّضا المرتضی، علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا المرتضی، علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا المرتضی... شیرین بود؛ خیــــلی....

 دلم نمی‌آمد بروم فراز بعدی و بگویم؛ «الامامِ التّقیّ النّقی و حجّتک عَلی مَن فوقَ الارض و مَن تحت الثّری...».

دلم نمی خواست زود تمامش کنم.و هر کلمه را زود خرجش کنم! آخر می دانید آرام می شوم.انگار فرشته ها سراغم را

می گیرند وقتی دهانم معطر می شود به ذکر نامتان.خیلی راست است زیارت جامعه آن‌جا که می‌خوانیم؛ فَما اَحلی اَسمائ‍کم.

راست است اسم‌هایتان خیلی شیرین است خیـــــــــــلی...

  • کبوتر سپید

یَا وَلِیَّ اللَّهِ إِنَّ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوبا لا یَأْتِی عَلَیْهَا إِلا رِضَاکُمْ *

حال خوبی می شوم وقتی به این جای دعا می رسم. وقتی به این فکر می کنم که اسم تان " رضا " است

به این‌که در مقام ارتضائید، به این‌که گفته‌اند راهِ رضایتِ خدا از رضایتِ شما می‌گذرد، به این‌که گفته‌اند خدا به دست شما خلایقش را راضی و خوش حال می کند...

راهِ بهشت، راهِ «رضی الله عنهم و رضوا عنه» ** از رضایتِ شما می‌گذرد.  

حضرت رئوف، می شود از ما راضی باشید، آیا؟

راستی! تولدتان مبارک ...


* اى ولىّ خدا، بین من و خداى عزّ و جلّ گناهانى ست که آنها را جز با رضایت و شفاعت شما پاک نمی کند (فرازی از زیارت شیرین و خواستنی جامعه کبیره)

 ** سوره 119 مائده و سوره 8 بینه ...

 *** سیمای امام رضا(ع) در صلوات ماثوره از امام حسن عسکری(ع)

  • کبوتر سپید

رمضان

امروز که داشتی بارو بنه ات را می بستی که بروی

باران بارید!

و من هر وقت باران می بارد بیشتر از هر وقتی دلم زیارت جامعه می خواهد

و چه تلاقی قشنگی داشت این باران ِ آخرین روز ِ تو  و زیارت جامعه کبیره

دلم می خواست دوباره بخوانم و برسم به آن‌جا که «و بِکُم ینزّل الغیث»؛

بگویم به خاندان محمّد که  برای خاطرِ عزیز شماهاست، که باران می‌بارد، که آسمان دریغ نمی‌کند،

که روزگارِمان نو می‌شود. تر و تازه می‌شود و باز به خدا بگویم من بنده ی ایمان آوردن های بعد

بارانم ....

باران می بارید و توی گوشم  مدام ذکر حسین می پیچید و دلم هوایی کربلا می شد ...

زیارت جامعه، باران، کربلا، فراق تو و یک دنیا آرزوی روی دست ...

  • کبوتر سپید

"سلام ماه بزرگِ خدا، سلام عید بنده های خوبِ خدا"

اَلسّلامُ عَلیکَ یا شَهرالله الاَکبر وَ یا عیدَ اَولیائه

خدایا؛ برای من که توان بریدن از گناه را ندارم، فقط یک راه مانده؛ این‌که دلم زنده بشود باعشق تو.

الهی لَم یکن لی حولٌ فاَنتَقِل به عَن معصیتک الّا فی وقتٍ ایقَظتنی لمحبّتک

من خیر و صلاح خودم را نمی‌دانم.  این‌طور وقت‌ها فقط بلدم خودم را به تو بسپارم. تو، مثل همیشه،

کار من را همان‌طور که در شأن خداییِ توست، همان‌طور که از حکمت و لطفت انتظار می‌رود، بر

عهده بگیر و سرپرستی کن.

تَوَلّ مِن اَمری ما اَنتَ اهلُه.

انگار  همین الان، با همه وجود در حائل دست‌های تو ایستاده‌ام، انگار درختِ توکلم به تو برهمه

وجودم سایه انداخته. تو مثل همیشه، همان‌طور که باید و شاید حرف می‌زنی و من را با عفوت در

آغوش می‌گیری...

کاَنّی بنفسی واقفه بَین یَدیک وَ قد اظلّها حُسن تَوکّلی عَلیک وَ قلت ما اَنت اهله وَ تغمّدتنی بِعفوک

همه می‌روند. همه پشت می‌کنند، همه نامهربان می‌شوند.

تو بمان. تو باش. تو نرو. تو پشت نکن. تو مهربان باش...

یا کافیَ مَن استَکفاه

همیشه برایم کافی بودی هستی و خواهی بود ای مهربان ترین مهربانان


پی نوشت: گاهی لازم نیست لزوما" از چشمه افکار و احساساسَت برای دلی حرف زدن با خالقت

کمک بگیری. کافی است مفاتیح یا صحیفه را در دست بگیری و با خودت و خدا خلوت

کنی. همین‌قدر عاشقانه است بعضی از فرازهای این مناجاتها. پر از ناز و نیاز!

فراوان محتاج به دعای خوبانم...

  • کبوتر سپید