السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

بابام میگه امام رضا (ع) مریضا رو شفا می ده دوای درد مردمو از طرف خدا می ده

مشخصات بلاگ
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پنجره فولاد» ثبت شده است

در حریـــم قدسیت بـــال مناجــاتی بده

گنبــــدت دل می برد وقت مـــلاقاتی بده

دستهایم خالی از پیش است سوغاتی بده

من فقـــیرم تکه نــــانی بهر خیـــــراتی بده

از کــنار تو گدا با دســت خــالی رد نــــشد

نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد

از دم گرمت مسیحا صــاحب دم می شود

بی تو باشم حضرت خورشید سردم می شود

نان برای خــوردن و بـــردن فراهـم می شود

من زیادیم مگر از ســـفره ات کـــم می شود

ما لــــب تشنه لـــب دریایمان پیش شماست

هر کجا باشیم هم یک پایمان پیش شماست

این حرم را چشمهای تــار می خواهد چکار

پنجره فولاد تو بیــــــمار می خواهد چکار

دل به تو بسته طــــناب دار می خواهد چکار

خوب مداوایش کند اســـــرا می خواهد چکار

پنـــجره فولاد تو بیــــمار را آورده است
تو
جوابش
را
بده
دکتر
جوابش
کرده
است

پنجره فولاد

  • کبوتر سپید

اشکی چکید گوشه ی چشمم، شفا و بعد ...

شوقی وزید از سر لطف رضا و بعد

شب . ماه . آسمان و کسی پشت پنجره

فریاد می کشید خدایا ، خدا و بعد

گم شد در ازدحام ضریحت کبوترم

عطر حضور بوی گلاب و حنا و بعد

زل زد به چشم من و دو چشمان خواهرم

زائر به شکل زمزمه ی یک صدا و بعد

مولای مهربان و نوازنده ی غریب

دستی کشید روی سر ما دو تا و بعد

...

حالا کنار پنجره لبریزم از شفا

دست مرا بگیر در این خانه یا رضا

شاعر : حسین پروند

 

پنجره فولاد

  • کبوتر سپید